گفتگو با جرارد استین متفکر زبان شناسی شناختی | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس؛
او" مقاومت در برابر استعاره"رامطرح کرد،که نتایج قابل بررسی زیادی در مطالعات شناختی، روان شناسی شناختی و ارتباطات بینارشته ای  از آن استنتاج شده است،
کد خبر: ۷۵۸۸۸
۰۸:۰۰ - ۱۷ اسفند ۱۴۰۰

 گفتگو با جرارد استین   
  استعاره مفهومی استعاره عمدی  
  ترجمه:  سعید جهانپولاد
 پرفسورجرارد استین استاد زبان شناسی شناختی و  علوم ارتباطات  از سال‌های دوهزار و سیزده تا  دو هزار و پانزده و تا امروز در دانشگاه آمستردام مشغول فعالیت است و قبل از آن  نیز کرسی شناختی  این دانشگاه را  در روشهای نظری و عملی، کاربردی و شناختی زبان را بر عهده داشته، او یک متفکر شناختی در زمینه، زبان شناسی شناختی،  ادبیات شناختی، روان شناختی بر پایه علوم شناختی و .. است، مفهوم استعاره ای مفهومی را در شناخت زبان  از دو متفکر اصلی آن  " لاکوف و جانسون " را به چالش قرار داده، و استعاره عمدی و قصدی را گسترش داده است، مسئله استعاره مفهومی و استعاره عمدی یا قصدی در زبان و گفتمان شناختی از آثار مهم اوست، سخنرانی تازه او  در مورد استعاره بصری یکی از جنبه های قوی و مورد استناد در جریان راهبردی این پرفسور و محقق زبان شناسی شناختی است، جرارد استین موضوع " مقاومت در برابر استعاره"را در سال 2020 مطرح کرد، و نتایج قابل بررسی زیادی را در مطالعات شناختی، روان شناسی شناختی و ارتباطات بینارشته ای  از آن استنتاج شده است، جرارد استین تحقیقاتی را در مورد معنای مجازی و استعاره ایی  در زبان و ارتباطات انجام داده، ایشان روش‌های مختلفی را برای شناسایی و تجزیه و تحلیل استعاره، با تکیه بر تکنیک‌های علوم اجتماعی و علوم شناختی برای آزمایش پایایی آن‌ها انجام داده و باعث گسترش این مفاهیم تازه شده است. گفتگو با جرارد استین را به اتفاق بخوانیم:
*مطالعات و تحقیقات شما در زبان شناسی شناختی بر اساس استعاره مفهومی به چه روشی بوده است؟
نمونه ای از کاربرد عملی تحقیقات من در مورد استعاره بوده است، برای مثال نحوه سخن گفتن بیماران در مورد بیماری خودشان است، به طور مثال، می بینیم که بیماران سرطانی غالبا روشی  یا تجربه ای که از بیماری دارند تجربه می کنند را به صورت استعاری بیان می کنند، از طرفی صحبت در مورد احساساتشان به صورت استعاری می تواند بسیار مفید و تسکین دهنده باشد، چراکه تنها راهی است که می توانیم در مورد احساسات خودمان صحبت کنیم، اما همین موضوع همچنین می تواند مانعی در نظر گرفته  شود، از درک وقایعی که منجر به صدمات جدی در بدن و روابط شود، فرضا اگر سرطان را شبیه یک مبارزه یا جنگ  ببینیم و مانند یک بیماری لاعلاج آنرا درباره ما تشخیص داده اند، پس این مبارزه و جنگ را باخته ایم چگونه این فکر می تواند به شما قدرت دهد که در واقع آخرین مراحلی را که دیگر توانی برای مقابله از شر سرطان ندارید، بشود از آن خلاصی یافت ؟ شاید اینجا شما و ما به استعاره دیگری نیاز داشته باشیم تا بشود این مراحل را ادامه دهیم  و کیفیت زندگی خودمان را بالاتر ببریم.

*نظریه معروف استعاره مفهومی ..؟
نظریه معروف لاکوف و جانسون این است که چون استعاره های زیادی در استفاده از زبان وجود دارد، مردم نیز به صورت استعاری فکر می کنند. بخشی از پروژه VICI ما حاشیه نویسی گزیده ای از مجموعه ملی بریتانیا و تخمین تعداد کلمات استعاری بوده است. به دلیل آن روش، اکنون می توانیم بگوییم که احتمالاً از هر هشت کلمه، یک کلمه به صورت استعاری استفاده می شود. این بدان معنا است که در هر گفته حداقل یک کلمه به صورت استعاری بکار برده می شود  زیرا سخنان ما  به طور متوسط و تقریبی از ​​هشت کلمه بیشتر تجاوز نمی کند، با این حال، من معتقد نیستم که لاکوف و جانسون درست می‌گویند: همه آن کلمات دامنه منبعی را که قرار است روی آن  تیک بزنند و رویش حساس شوند را فعال نمی‌کنند، که بیشتر کلمات را  پیش‌فرضی گرفته اند، ما حتی می‌دانیم آن دامنه‌های منبع و ارجاعی چیست؟ که خودش یک پرسش کاملا سخت است، من فکر می کنم که بسیاری از کلمات با استفاده از ابهام زدایی واژگانی پردازش می شوند، یعنی کلمات دارای معانی استعاری متعارف هستند، به این معنا که معنی و مفهوم از پیش در فرهنگ لغات ذهنی انسان ذخیره شده برای مثال، اگر همه حروف اضافه زمانی را در نظر بگیرید، مانند «قبل از کریسمس»، «پس از کریسمس» «در یک هفته» و غیره، احمقانه خواهد بود که فرض کنیم ابتدا به حوزه مکانی می رویم و سپس حس زمانی را می سازیم بنابراین وقتی یک کلمه خاص را می شنوید، مثلاً «در یک هفته» هر دو معنای استعاره ای و  غیر استعاری را به طور همزمان فعال می کنیم، معنای نامربوط - تحت اللفظی - در این حالت سرکوب می شود و معنای استعاری از دل آن بیرون رانده می شود، این بدان معناست که مردم دیگر برای ساختن معنای دامنه هدفمند و نیتی خودشان به دامنه منبع و مرجعی اش رجوع نمی کنند،  بلکه از آن پیشتر در ذخیره گاه ذهنی ما وجود داشته و تنها از آن  بهره می برند، بنابراین، بیشتر استعاره ها ممکن است به صورت استعاری پردازش نشوند، حداقل نه بر اساس مدل لاکوف و جانسون، در همان زمان، این کنش ذهنی و زبانی فقط برای اکثر  استعاره ها وضوح می یابد البته موارد خاصی هم هست که کلمات استعاره ای باعث می شود که  افراد به حوزه مبدأیی و منبعی اش رجوع می کنند و سپس معنای دامنه هدفمندش را  دوباره سازی می کنند، به عنوان مثال برای همه استعاره های جدید که در ذخیره گاه ذهنی هیچ اطلاعات و داده ای در ذهن و حافظه نیست پس در واقع هیچ مفهوم استعاری پیش از آن نیز در دسترس نبوده و نیست، این  بدان معناست که شما باید آن را به صورت آنی و در لحظه بسازید یا هر استعاره گسترده تر و دامنه ایی را که در آن در مورد یک چیز در قالب چیز دیگری برای تعدادی از گفته های متوالی درباره اش حرف می زنید، مثلا جاییکه یک قیاس صریح بین دو چیز ایجاد می کنید ، که معمولا عمدی است، بهره بردن از استعاره عمدی، در واقع  استفاده از استعاره به مثابه استعاره بینا فردی ( بین افراد) در این شکل افراد و کاربران مجبور نیستند آگاهانه آن را درک کنند، اما حداقل به حوزه منبع به مانند یک دامنه ارجاعی جداگانه توجه خواهند کرد، پیش‌بینی اصلی نظریه استعاره عمدی من این است که اگر از استعاره عمدا استفاده شود، حوزه منبع در ذهن خواننده فعال می‌شود و تنها در این صورت است که حوزه منبع پتانسیل تأثیرگذاری بر بازنمایی متن را خواهد داشت. اگر استعاره عمدی نباشد، ما به‌عنوان زبان‌شناس می‌توانیم به حوزه منبع اشاره کنیم، اما تأثیری در بازنمایی نخواهد داشت، زیرا به این صورت استفاده نمی‌شود.
* درباره سخنرانی شما در مورد زبان و گفتمان بیشتر توضیح دهید؟
سخنرانی افتتاحیه من در دانشگاه آمستردام و گروه UVA در مورد رابطه بین زبان و گفتمان بود. من فکر می کنم که وقتی از زبان صحبت می کنیم، عمدتاً در مورد گفته های کلامی سخن می گوییم ،  یعنی ما در مورد تکه‌های زبانی حرف می زنیم  که مبتنی بر واحدهای دستوری هستند که در نهایت به بند - یا  عملی و کنشی ختم و خلاصه می‌شوند.همانطور که اصحاب گرامرآنرا گفتمان کارکردی می گویند. از سوی دیگر، گفتمان درباره همه چیز در خصوص متن در کدها و  در زمینه هایش  موجود هست،از همین تکه های کوچکی که ما آنرا زبان می نامیم در واقع  شکل یافته است، اما سطح تجمیع و مجموعه ای ساختاری-کارکردی  سطحی بالاتر از آن است. بنابراین، من استدلال کردم که ما نمی توانیم یکی را بر اساس دیگری توصیف کنیم. ما به دو چارچوب نظری متفاوت نیاز داریم: یکی برای زبان و دیگری برای گفتمان. هیچ گفتمانی بدون زبان وجود ندارد و تقریباً هیچ زبانی بدون گفتمان وجود نخواهد داشت اما آنها سطوح مختلف انتزاعی دارند. من فکر نمی کنم که شما بتوانید هیچ موجود بیولوژیکی را به خود شیمی تقلیل دهید. سطوح نیز مهم هستند. نکته اصلی این است که شما دو سطح از ساختارهای اطلاعاتی دارید و هر کدام از الگوهای ساختارها و عملکردهای خود پیروی می کنند.
* چطور ؟
در پنج ماه گذشته، ما یک محقق مهمان از ایتالیا در اینجا داشتیم: والنتینا کوچیو. او یک فیلسوف ذهن و زبان است که با افرادی مانند ویتوریو گالس، کاشف نورون های آینه ای کار کرده است. والنتینا به اینجا آمد تا با من درباره مبانی علوم اعصاب DMT توضیحاتی بنگارد. در طول پنج ماهی که او اینجا بود، کتابی را جمع آوری کردیم که برای چاپ به ناشر سپردیم. ما در حال ترسیم این هستیم که چگونه همه چیزهایی که در مورد بازنمایی ذهنی می گویم می توانند در مغز مستقر شوند. ما در حال تفسیر مجدد شواهد موجود در مورد مغز هستیم تا بتوانیم از آن برای حمایت از استدلال خود در مورد DMT استفاده کنیم. همه اینها کار مقدماتی برای آزمایش های عصب شناسی است که می تواند آن را  گسترش و توسعه دهد، من واقعاً از این موضوع ناراحتم.
* چرا و به چه علت ناراحتید، پژوهشکده شما که کاملا فعال است؟ البته با یکسری تغییرات که می توانید توضیح دهید؟
آزمایشگاه و پژوهشکده ما سمینار استعاره را برگزارخواهد کرد، این یک کنفرانس غیررسمی و متوسطه هست  نه تنها در مورد تحقیقات استعاره، بلکه در مورد هر چیز دیگری در بلاغت شناختی و زبان شناسی شناختی،  این یک کنفرانس سالانه است که امسال برای اولین بار در آمستردام برگزار می شود، در ده سال گذشته در استکهلم  بارها اجرا شد. اما برگزارکننده موسس کنفرانس یک سال و نیم پیش بر اثر سرطان سینه درگذشت. آنها برای آخرین بار سال گذشته آن را سازماندهی کردند، اما احساس کردم  که تفاوتهایی با هم دارند و همسو نیستند ،  اکنون سایر افرادی که آن را اداره می کنند، هر دو در آستانه بازنشستگی هستند، آن ها از ما درخواست کردند که آیا می‌توانند این موسسه را تحت مالکیت خود درآورند. و گفتند که  ما با سیاست جدیدی می خواهیم آنرا اداره کنیم، در واقع حرفشان و عملشان این شد که از یک طرف این سنت را ادامه دهیم، و از طرف دیگر شاید مفهوم جشنواره را کمی با تاکید بیشتر بررسی کنیم، بنابراین در این کنفرانس تنها  دو روز مقالات دانشگاهی خواهد داشت و روز سوم، روزی خواهد بود که از دانشگاهیان دعوت خواهیم کرد تا کمی فعال‌تر و پرجنب و جوش تر کارها را ارائه دهند: به عنوان مثال، قرار است اسلم های " ریشه ای و اصیل تر " استعاره ای را  بررسی کنیم ، نظر داشتند که  همچنین، ما سعی خواهیم کرد دنیای غیر آکادمیک را وارد گود  کنیم، زیرا می‌خواهیم دانشگاهیان را به چالش بکشیم تا در مورد اینکه کارشان چه کاری می‌تواند برای افراد در صنعت خلاق، مدیریت سازمانی و ارتباطات سلامت  تا چه پایه مفید باشد. 
* شما یک دانشمند و محقق شناختی هستید؟ آیا این عنوان را می پسندید؟
من از برچسب دانشمند شناختی خوشم نمی آید. من فکر می کنم برچسب علوم شناختی بیش از حد کلی، بیش از حد مبهم است. علوم شناختی حتی یک حوزه منسجم و یکپارچه نیست. این برچسب به نوعی توسط افراد در علوم انسانی سرقت شده  تا نشان دهند که آنها دانشمند هستند، که در برخی موارد اینطور نیست. این وظیفه دانشمندان است که بر اساس سنتی که از آن استفاده می کنید و چیزی که به آن اضافه می‌کنید، دانش شما  را  قابل سنجش و آزمایش و نیز قابل نقد و برسی قرار دهند ،  دانشی معتبر و  تولید کنند اعتباری آن دانش .. من فکر می‌کنم بسیاری از افراد در علوم انسانی که خود را دانشمندان شناختی می‌دانند، این کار را عمدتاً در سطح شکل‌گیری نظریه انجام می‌دهند. با این حال، بسیاری از این ایده ها در واقع به طور دقیق آزمایش نمی شوند. به نظر من شما باید آماده باشید که به سمت تحقیقات تجربی متمایل شوید ، به طور حتم برای موضوعاتی چنینی این امکان هست، البته انجام این کار با کار تاریخی بسیار سخت است: شما نمی توانید با افرادی که مرده اند آزمایش و سنجشی داشته باشید. اما حتی آثار تاریخی نیز باید از وضعیت هنر به عنوان مثال در تحقیق خواندن مطلع شوند. اگر ادعاهایی در مورد نحوه کار زبان و گفتمان دارید، باید بتوانید آن را به سمت تحقیقات قابل آزمون  و سنجش علمی تر هدایتس کنید. از نظر من این" علم " است: اگر برای انجام آن آمادگی نداشته باشید،پس دانشمند نیستید.
منبع:
 Cognitiv ScienceSMART Cognitive Science
https://smartcs.uva.nl › ...
“Science guards the quality of knowledge” - SMART ...
Gerard Steen is professor of Language and Communication at the University of
متن گفتگو با پرفسور جرارد استین توسط ژورنال دانشگاهی علم شناختی هوشمند انتخاب و ترجمه شده است.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر: